سرخط اقتصاد...

اقتصاد به بیان دیگر....

سرخط اقتصاد...

اقتصاد به بیان دیگر....

اقتصاد در زندگی واقعی: چرا اقتصاددانان، ورزش را دوست دارند؟


اولاف اشتوربک و نوربرت هرینگ
مترجم: جعفر خیرخواهان
چه چیزی تعیین می‌کند که کدام تیم در مسابقات ویمبلدون برنده شود؟ آیا تیم‌های فوتبال، در یک چهارم نهایی تصمیمات درستی می‌گیرند؟ چه مقدار از موفقیت یک تیم به بازیکن اصلی (ابرستاره) آن بستگی دارد؟ آیا داوران فوتبال به نفع تیم خانگی سوت می‌زنند؟ و نقش مربی در عملکرد و موفقیت یک تیم ورزشی حرفه‌ای تا چقدر مهم است؟


پرسش‌هایی از این گونه، تنها ذهن یک طرفدار معمولی بازی‌های ورزشی را به خود مشغول نمی‌کند. این پرسش‌ها خیلی سریع توجه اقتصاددانان را نیز به سوی خود جلب کرده است. سال‌های زیادی است که اقتصاددانان به شکل منظم هر نوع ورزشی، حال می‌خواهد تنیس یا بیسبال، فوتبال یا راگبی (فوتبال آمریکایی) باشد به دقت مورد بررسی و موشکافی قرار داده‌اند. آنها این کار را فقط برای سرگرمی نمی‌کنند، ورزش‌های حرفه‌ای، بیش از هر چیز دیگری، به کار تحلیل پدیده‌های اقتصادی معین می‌آیند...

ادامه مطلب ...

مزیت نسبی


لورن لندزبرگ
مترجم: حسین راستگو
منبع: Econlib
مقدمه
افراد در صورتی در تولید چیزی مزیت نسبی دارند که بتوانند آن را با هزینه‌ای کمتر از هر فرد دیگری تولید کنند.


برخورداری از مزیت نسبی با بهترین فرد بودن در تولید چیزی فرق دارد. در واقع ممکن است فردی در انجام کاری کاملا بی‌مهارت باشد، اما در آن مزیتی نسبی داشته باشد! چنین چیزی چگونه ممکن است؟
نخست بیایید با واژه‌های بیشتری آشنا شویم. اگر کسی در انجام کاری بهترین فرد باشد، می‌گویند که در آن مزیت مطلق دارد. لانس آرمسترانگ در دوچرخه‌سواری دارای مزیتی مطلق است. گیریم که او سریع‌ترین تایپیست دنیا هم باشد و به این ترتیب در تایپ هم مزیتی مطلق داشته باشد. چون او بهتر از هر کدام از ما تایپ می‌کند، آیا نمی‌تواند این کار را با هزینه‌ای کمتر انجام دهد؟ به بیان دقیق‌تر اگر فردی در یک کار مزیتی مطلق داشته باشد، آیا به شکلی خود‌کار از مزیتی نسبی در آن بر‌خوردار نخواهد بود؟
پاسخ منفی است! اگر لانس از وقت دو‌چرخه‌سواری خود بزند تا کار تایپش را انجام دهد، در‌آمد زیادی را که از سر‌گرم کردن طرفداران تور‌دو‌فرانس به دست می‌آورد، فدا خواهد کرد. در مقابل اگر منشی لانس آرمسترانگ کار‌های تایپش را انجام دهد، او نیز از شغل دیگری که همان منشی‌گری لانس است یا شاید از دو‌چرخه‌سواری با دستمزدی بسیار کمتر دست می‌شوید. به بیان دیگر منشی، تایپیست با هزینه کمتر است. او در تایپ مزیتی نسبی دارد، اما آرمسترانگ نه! نکته اصلی در درک مزیت نسبی در عبارت «هزینه کمتر» نهفته است. هزینه‌ای که تولید یک کالا برای فرد به بار می‌آورد، هزینه فرصت یا ارزش چیزی که فرد از آن دست می‌شوید، است. شاید فردی در تولید یکا‌یک کالا‌ها مزیتی مطلق داشته باشد، اما کالا‌هایی که در آنها مزیت نسبی دارد، بسیار کمتر هستند و احتمالا تنها یک یا دو محصول را شامل می‌شوند.
نکته شگفت‌آور این است که هر فردی همیشه در تولید کالایی مزیت نسبی دارد. بیایید نگاهی به یک مثال دیگر بیندازیم. تصور کنید ...

ادامه مطلب ...

راهنما

دانشجویان گرامی درس زبان تخصصی اقتصاد دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان به آدرس زیر مراجعه کنید: 

http://sattariatrvu.blogsky.com

توطئه و زیرآب‌زنی در سیاست: یک تحلیل اقتصادی

علی سرزعیم
منبع: رستاک
در عرصه سیاست در کشورهای مختلف مکرر دیده می‌شود که گاه فردی که خودی و از لایه‌های قدرت به شمار می‌رفت کنار زده می‌شود. این تغییر و تحولات در عرصه سیاست برای عموم مردم عجیب و حیرت‌انگیز است و این حیرت که ناشی از عدم شناخت مکانیزم‌های حاکم بر کسب و نگهداری قدرت است، خود را به شکل تعابیری چون «بی پدر و مادر بودن سیاست» یا «بی سروپا بودن اوضاع فلک» به تعبیر حافظ ظاهر می‌سازد. آیا می‌توان تحلیلی اقتصادی از این پدیده ارائه کرد؟

به عنوان نمونه در دوران شوروی سابق، پلیتبورو مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیری حزب کمونیست بود که در مورد همه چیزهای مهم تصمیم نهایی را اتخاذ می‌کرد. در فاصله سال‌های 1919 تا 1952، این شورا دارای 40 عضو بود، اما پس از 1952 تنها 12 نفر از اعضای آن زنده باقی ماندند. از مجموع 28 نفر (از 40 نفر عضو پلیتبورو)، 17 نفر اعدام شدند، 2 نفر خودکشی کردند، یک نفر پس از دستگیری بلافاصله در زندان درگذشت و یک نفر نیز ترور شد. برای بسیاری عجیب بود که چگونه کسانی که روزگاری یار همدیگر در کسب قدرت بودند، چنین دست به قلع و قمع یکدیگر می‌زنند. اخیرا عجم اوغلو، اگوروف و سنین (2008) طی مقاله‌ای [1] مکانیزم حاکم بر شکل‌گیری ائتلاف‌ها و تحول ائتلاف‌ها و کنار زدن مؤتلفین سابق را شناسایی و مدل‌سازی کرده‌اند. در اینجا بدون وارد شدن به مدل‌سازی تئوریک آن، پیام آن را همراه با مثال ساده و گویایش روایت می‌کنم...

ادامه مطلب ...

اقتصاد برای همه

درس ششم  

معنی اقتصادی قیمت چیست؟

والتر ویلیامز
مترجم: ندا ناجی
در آخرین بحث خودمان به معرفی قانون تقاضا پرداختیم، قانونی که می‌گوید با فرض ثابت بودن سایر شرایط، هرچه قیمت کالایی پایین‌تر باشد مردم از آن بیشتر خواهند خرید؛ و هرچه بالاتر باشد مقدار خرید آن کمتر خواهد بود، اما جزئیاتی وجود دارد که باید به آن اضافه کنیم. یکی از نکات بسیار با اهمیت این است که این قیمت‌های نسبی هستند که انتخاب‌ها را شکل می‌دهند نه قیمت‌های مطلق.

قیمت نسبی یعنی قیمت یک کالا در مقایسه با قیمت‌های دیگر. یک مثالش اینطور است (در واقع این یکی از کلک‌هایی است که من اغلب به دانشجویان سال اول می‌زنم). به او می‌گویم: «فرض کنید که شرکتی که در آن کار می‌کنی به تو می‌گفت اگر حاضر باشی به شعبه‌ای که در آلاسکا دارد بروی حقوق تو را دو برابر می‌کند. آیا این پیشنهاد را قبول می‌کردی؟» بعضی از دانشجویان بدون فکر می‌گویند بله. آن وقت می‌پرسم: «اگر به محض اینکه آنجا رسیدی می‌فهمیدی که در این منطقه کرایه‌ها دو برابر است و قیمت غذا و سوخت و سایر موارد این چنینی هم سه برابر گران‌تر است چطور؟» نتیجه نهایی این است که با وجودی که حقوق شما افزایش یافته، اما این افزایش در مقایسه با سایر قیمت‌ها در واقع به معنای کاهش بوده است.
یک مثال کمی پیچیده‌تر درباره اینکه چطور قیمت‌های نسبی و نه قیمت‌های مطلق، بر رفتار افراد اثر می‌گذارند این است که ...

ادامه مطلب ...